امروز دوشنبه , 14 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد آموزش مديريت
با دانلود تحقیق در مورد آموزش مديريت در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق آموزش مديريت را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق آموزش مديريت ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد آموزش مديريت
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:81 صفحه
قسمتی از فایل:
مقدمه:
اولين و اساسي ترين گام در تدوين و اجراي برنامه آموزشي ، اجراي صحيح و مبتني بر واقعيت فرايند نيازسنجي است . نيازسنجي در حقيقت سنگ زيرين ساختمان آموزش است و هر قدر اين سنگ زيرين بنياني تر و مستحکم تر باشد ، بناي روي آن محکم تر و آسيب ناپذير خواهد بود. در قلمرو آموزش ، نيازسنجي به عنوان يکي از مولفه هاي اساسي و ضروري فرايند برنامه ريزي در نظر گرفته مي شود و هر کجا که مسئله تدوين طرحها و اتخاذ مجموعهاي از تدابير آموزشي مطرح باشد، از نيازسنجي به طور مکرر ياد مي شود و مبناي منطقي هر برنامه وجود نياز يا مجموعه اي از نيازهاست . برنامه ريزان آموزشي در سراسر جهان و در تمامي سازمانهايي که با آموزش سروکار دارند ، ناگزيرند براي تدوين برنامه ها و طرحهاي آموزشي خويش ، دلايل قانع کننده اي داشته باشند.
نيازسنجي در واقع فرايند جمع آوري و تحليل اطلاعات است که براساس آن نيازهاي افراد ، گروهها، سازمانها و جوامع مورد شناسايي قرار مي گيرد . معمولاً هر برنامه آموزشي و درسي براي ايجاد تحول و تغيير در وضعيت موجود ، طراحي و اجرا گذاشته ميشود . از اين رو گام آغازين در فرايند برنامهريزي ، شناسايي هدفها يا نقاط مطلوب است .
هدفها عموماً ريشه در نيازها دارند . از اين رو براي طراحي و اجراي برنامه هاي واقع بينانه و اثربخش ، ضرورت دارد تا نيازها دقيقاً سنجيده و براساس نيازها ، اهداف ويژه برنامه تدوين شوند و سپس مجموعه اقدامات و وسايلي که به بهترين وجه نيازها را محقق مي سازند ، پيش بيني شوند . شناخت و تحليل اثربخش نيازهاي آموزشي ، پيش نياز يک سيستم آموزشي موفق است .
تعيين نيازهاي آموزشي اولين گام برنامه ريزي آموزش کارکنان و در واقع نخستين عامل ايجاد و تضمين اثربخش کارکرد آموزش و بهسازي است که اگر به درستي انجام شود، مبناي عيني تري براي برنامه ريزي به عنوان نقشه اثربخشي فراهم خواهد شد و احتمال تطابق آن با نيازهاي سازمان، حوزه هاي شغلي و کارکنان و در نهايت اثربخشي آن افزايش خواهد يافت . آموزش گران است و فقط بايد موقعي ارائه شود که اولاً پاسخي به يک نياز شناخته شده باشد و ثانياً بهترين راه حل براي مشکلاتي باشد که از آن طريق قابل حلاند. فعاليتهاي آموزشي که بدون توجه به اين شرايط طراحي و اجرا شوند در واقع نوعي اتلاف منابع ارزشمند خواهد بود .
تعريف مديريت:
مديريت، فرآيند به كارگيري موثر و كارآمد منابع مادي و انساني در برنامهريزي، سازماندهي، بسيج منابع و امكانات، هدايت و كنترل است كه براي دستيابي به اهداف سازماني و بر اساس نظام ارزشي مورد قبول، صورت ميگيرد.
تعريف مذكور، پنج قضيه اساسي ذيل را كه زيربناي مفاهيم كلي نظري و عملي (فني) مديريت است در بر دارد:
1- مديريت يك فرآيند است.
2- مفهوم نهفتة مديريت، هدايت تشكيلات انساني است.
3- مديريت مؤثر، تصميمهاي مناسبي ميگيرد و به نتايج مطلوبي دست مييابد.
4- مديريت كارا، به تخصيص و مصرف مديرانه منابع ميگويند؛
5- مديريت بر فعاليتهاي هدفدار تمركز دارد.
بخشي از دانش مديريت را ميتوان از طريق آموزش فرا گرفت و بخش ديگر را ضمن كار بايد آموخت و در واقع بخشي را كه با آموزش فرا گرفته ميشود، علم مديريت و بخشي را كه موجب به كار بستن اندوختهها در شرايط گوناگون ميشود، هنر مديريت مينامند. به عبارت ديگر علم دانستن است و هنر توانستن. از آنجايي كه مديريت با عواملي همچون پول، مواد، محصولات، خدمات و كاركنان كه پيوسته در تغييرند سر و كار دارد؛ پيشبيني درباره آنها دشوار و انطباق آنها با معيارهاي علمي مشكل است. با اين همه همواره شاهد تلاش مستمر صاحبنظران در جهت علمي كردن مديريت هستيم.
طبقهبندي مديران
مديران را به طرق مختلف دستهبندي ميكنند كه شرح هر يك، براي آشنايي با مشاغل مديري، ميتواند مفيد باشد. با توجه به تفاوت چشمگيري كه بين سطوح و حوزة كار مديران هست، هر مديري با توجه به نوع كار، سطح سازمان در شرايط محيطي به درجاتي از مهارتهاي مديري نياز دارد.
هرم مديريت
كارهاي مديري بر حسب سطوح سازماني متفاوت است؛ گر چه بعضي از صاحبنظران چهار سطح مديري را براي هر سازمان قائلند اما اكثر آنان بر سه سطح ذيل تأكيد دارند.
1- مديريت عملياتي (سرپرستي).
2- مديريت مباني.
3- مديريت عالي.
1- مديريت عملياتي (سرپرستي)
بررسيها نشان ميدهد كه مديران عملياتي، سرشان شلوغ است و مراجعه مكرر افراد موجب انقطاع كارشان ميشوند؛ اغلب مجبورند براي نظارت در رفت و آمد باشند؛ براي پرسنل خود مأموريتهاي كاري خاص تعيين ميكنند؛ بايد برنامة عملياتي، تفصيلي و كوتاه مدت طرحريزي كنند؛ و بر خلاف تصور، نتايج مطالعات حكايت از آن دارد كه مديران اجرايي وقت كمي صرف برنامهريزي، گزارشنويسي، خواندن، اظهارنظر و بازبيني ميكنند.
سخن كوتاه اينكه مديران رده عملياتي زندگي كاري فعالي را سپري ميكنند و بيشتر وقتشان صرف حل و فصل مسائل آني ميشود.